هییییی...روزگار....
سلام بچه ها....امروز دلم ی کم پره.....
از بچگی آرزو داشتم بازیگر بشم و تئاتر کار کنم ولی نشد،امکاناتش نبود....تو تنهایی خودم،واسه عروسکام اجرا میکردم....دریغ از یه تشویق....دریغ از یه خسته نباشی....
خیلی وقته آرزومه یه گیتار داشته باشم و برم کلاس ولی نشد....
مامانم میگه باید از ته قلبم بخوام.....سه ساله از عمیق ترین نقطه ی قلبم آرزو میکنم ولی نمیشه.....
این دو تا آرزو که به نظر ساده میان واسم خیلی ارزش دارن.....خیلی.....
وقتی مردم قبرمو بزرگ بسازید......این همه آرزویی که به گور میبرم،جاشون نیست........قبرمو بزرگ بسازید....اونقدر که آرزو هام توش جا بشن......